معنی فارسی calomel

B2

ماده‌ای شیمیایی که از جیوه و کلر تشکیل شده و در گذشته به عنوان دارو به کار می‌رفته است.

A white powder made from mercurous chloride, used historically in medicine.

noun
معنی(noun):

Mercurous chloride Hg2Cl2, formerly used as a laxative and disinfectant and to treat syphilis

example
معنی(example):

کالومل روزگاری به عنوان دارویی ملین در پزشکی استفاده می‌شد.

مثال:

Calomel was once used in medicine as a purgative.

معنی(example):

به دلیل محتوای جیوه آن، کالومل اکنون به ندرت استفاده می‌شود.

مثال:

Because of its mercury content, calomel is now rarely used.

معنی فارسی کلمه calomel

: معنی calomel به فارسی

ماده‌ای شیمیایی که از جیوه و کلر تشکیل شده و در گذشته به عنوان دارو به کار می‌رفته است.