معنی فارسی calumnious

C1

توصیف شخصی یا چیزی که به طرز نادرستی به فریب و بدنامی می‌انجامد.

Making false and malicious statements about someone.

adjective
معنی(adjective):

Possessing the traits of calumny.

example
معنی(example):

اظهارات اتهامی او باعث مشکل زیادی شد.

مثال:

His calumnious remarks caused a lot of trouble.

معنی(example):

اتهامات اتهامی ممکن است به مشکلات قانونی منجر شود.

مثال:

Calumnious accusations can lead to legal issues.

معنی فارسی کلمه calumnious

: معنی calumnious به فارسی

توصیف شخصی یا چیزی که به طرز نادرستی به فریب و بدنامی می‌انجامد.