معنی فارسی calymene
B2کالیمنه، نسل منقرض شدهای از تریلوبیتها که در دورههای پیشین زمینشناسی زندگی میکردند.
An extinct genus of trilobites known for their distinctive features.
- NOUN
example
معنی(example):
کالیمنه یک نسل منقرض شده از تریلوبیت است.
مثال:
The calymene is an extinct genus of trilobite.
معنی(example):
دانشمندان فسیلهای کالیمنه را برای درک زندگی باستانی مطالعه میکنند.
مثال:
Scientists study fossils of calymene to understand ancient life.
معنی فارسی کلمه calymene
:
کالیمنه، نسل منقرض شدهای از تریلوبیتها که در دورههای پیشین زمینشناسی زندگی میکردند.