معنی فارسی camarade
B1دوست، رفیق، به ویژه در مواقع دشوار و چالشهای مشترک.
A companion or friend, especially one who shares difficult experiences.
- NOUN
example
معنی(example):
دوست وفادار در طول جنگ بود.
مثال:
The camarade was a loyal friend during the war.
معنی(example):
او او را یک دوست واقعی در زندگیاش میدانست.
مثال:
She considered him a true camarade in her life.
معنی فارسی کلمه camarade
:
دوست، رفیق، به ویژه در مواقع دشوار و چالشهای مشترک.