معنی فارسی camarin
B1انبار، فضایی برای ذخیرهسازی تجهیزات و وسایل.
A storeroom or storage area for keeping items.
- NOUN
example
معنی(example):
ما مبلمان را برای زمستان در انبار ذخیره کردیم.
مثال:
We stored the furniture in the camarin for the winter.
معنی(example):
انبار پر از ابزارهای قدیمی و وسایل بود.
مثال:
The camarin was filled with old tools and supplies.
معنی فارسی کلمه camarin
:
انبار، فضایی برای ذخیرهسازی تجهیزات و وسایل.