معنی فارسی cambisms
B2مفاهیم اقتصادی متعدد مربوط به مبادلات و تجارت.
Multiple economic concepts related to exchanges and trade.
- NOUN
example
معنی(example):
کامبیسمهای بازار روندهای اقتصادی را منعکس میکنند.
مثال:
The cambisms in the market reflect economic trends.
معنی(example):
او کامبیسمها را تحلیل کرد تا سرمایهگذاریهای آینده را پیشبینی کند.
مثال:
She analyzed cambisms to predict future investments.
معنی فارسی کلمه cambisms
:
مفاهیم اقتصادی متعدد مربوط به مبادلات و تجارت.