معنی فارسی cambodian
B1کامبوجی، به فردی که از کشور کامبوج میآید یا به زبان و فرهنگ کامبوج وابسته است، اشاره دارد.
Relating to Cambodia, its people, language, or culture.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
غذاهای کامبوجی شامل غذاهای خوشمزهای مانند کاری خمر است.
مثال:
Cambodian cuisine includes delicious dishes like Khmer curry.
معنی(example):
بسیاری از مردم کامبوج سال نو را با جشنوارهها جشن میگیرند.
مثال:
Many Cambodian people celebrate the New Year with festivals.
معنی فارسی کلمه cambodian
:
کامبوجی، به فردی که از کشور کامبوج میآید یا به زبان و فرهنگ کامبوج وابسته است، اشاره دارد.