معنی فارسی cameoing

B1

بازی کردن در یک نقش کوتاه و مهمان در یک فیلم یا نمایش.

The act of making a brief appearance in a film or play, often in a minor role.

example
معنی(example):

او از بازی در نقش مهمان در فیلم دوستش لذت برد.

مثال:

She enjoyed cameoing in her friend's movie.

معنی(example):

بسیاری از بازیگران دوست دارند به عنوان یک سورپرایز سرگرم کننده در فیلم‌ها حضور پیدا کنند.

مثال:

Many actors love cameoing in films as a fun surprise.

معنی فارسی کلمه cameoing

: معنی cameoing به فارسی

بازی کردن در یک نقش کوتاه و مهمان در یک فیلم یا نمایش.