معنی فارسی camera man
B1عکاس، فردی که بهطور حرفهای عکاسی میکند و به ضبط تصاویر با استفاده از دوربین میپردازد.
A person who operates a camera for film or television.
- NOUN
example
معنی(example):
عکاس مناظر زیبایی را ثبت کرد.
مثال:
The camera man captured beautiful landscapes.
معنی(example):
یک عکاس ماهر میداند چگونه از نور به طور مؤثر استفاده کند.
مثال:
A skilled camera man knows how to use lighting effectively.
معنی فارسی کلمه camera man
:
عکاس، فردی که بهطور حرفهای عکاسی میکند و به ضبط تصاویر با استفاده از دوربین میپردازد.