معنی فارسی cameraphone

A2

نوع خاصی از تلفن همراه که دارای دوربین است و قابلیت عکاسی و فیلم‌برداری را فراهم می‌کند.

A mobile phone with a built-in camera, designed for easy photography.

noun
معنی(noun):

A mobile phone with a built-in camera.

example
معنی(example):

او با دوربین تلفنش سلفی گرفت.

مثال:

She took a selfie with her cameraphone.

معنی(example):

دوربین تلفن همراه عکاسی موبایل را متحول کرده است.

مثال:

The cameraphone has revolutionized mobile photography.

معنی فارسی کلمه cameraphone

: معنی cameraphone به فارسی

نوع خاصی از تلفن همراه که دارای دوربین است و قابلیت عکاسی و فیلم‌برداری را فراهم می‌کند.