معنی فارسی campanistic
B1کامپانستیک به موضوع یا شیوهای اشاره دارد که مرتبط با زنگزنی و مدیریت زنگهاست.
Relating to the practice or art of bell ringing.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
Tradition campanistic نسلها به نسل دیگر منتقل شده است.
مثال:
The campanistic tradition has been passed down for generations.
معنی(example):
بسیاری از جوامع میراث کامپانستیک خود را گرامی میدارند.
مثال:
Many communities cherish their campanistic heritage.
معنی فارسی کلمه campanistic
:
کامپانستیک به موضوع یا شیوهای اشاره دارد که مرتبط با زنگزنی و مدیریت زنگهاست.