معنی فارسی camphorated

B1

کامفور شده به موادی اطلاق می‌شود که حاوی کامفور هستند و معمولاً در پزشکی استفاده می‌شوند.

Describes a substance that has been infused with camphor for therapeutic purposes.

adjective
معنی(adjective):

Treated or impregnated with camphor.

example
معنی(example):

روغن کامفور شده به خاطر اثرات تسکین دهنده درد شناخته شده است.

مثال:

The camphorated oil is known for its pain-relieving effects.

معنی(example):

او پماد کامفور شده را به عضلات دردناک خود زد.

مثال:

She applied camphorated ointment to her sore muscles.

معنی فارسی کلمه camphorated

: معنی camphorated به فارسی

کامفور شده به موادی اطلاق می‌شود که حاوی کامفور هستند و معمولاً در پزشکی استفاده می‌شوند.