معنی فارسی campstool

A2

صندلی کمپ، نوعی صندلی سبک و تاشو که برای استفاده در فضای باز طراحی شده است.

A lightweight and portable folding chair designed for outdoor use.

example
معنی(example):

ما بر روی یک صندلی کمپ کنار آتش نشسته بودیم.

مثال:

We sat on a campstool by the fire.

معنی(example):

یک صندلی کمپ سبک و آسان برای حمل است.

مثال:

A campstool is lightweight and easy to carry.

معنی فارسی کلمه campstool

: معنی campstool به فارسی

صندلی کمپ، نوعی صندلی سبک و تاشو که برای استفاده در فضای باز طراحی شده است.