معنی فارسی canaling

B1

کانالیزه کردن به عمل ایجاد کانال‌ها برای هدایت آب اشاره دارد.

The act of creating or maintaining canals.

example
معنی(example):

کانالیزه کردن زمین‌ها کارایی آبیاری را بهبود داد.

مثال:

Canaling the fields improved irrigation efficiency.

معنی(example):

ما درباره کانالی کردن منطقه جدید کشاورزی صحبت کردیم.

مثال:

We discussed the canaling of the new farm area.

معنی فارسی کلمه canaling

: معنی canaling به فارسی

کانالیزه کردن به عمل ایجاد کانال‌ها برای هدایت آب اشاره دارد.