معنی فارسی canalization
B2کانالیزه کردن به عمل ایجاد کانالها برای مدیریت منابع آب اشاره دارد.
The act or process of constructing canals for drainage or transport.
- NOUN
example
معنی(example):
کانالیزه کردن رودخانه اکوسیستم را احیا کرد.
مثال:
Canalization of the river restored the ecosystem.
معنی(example):
برنامه کانالیزه کردن هدفش جلوگیری از سیلاب است.
مثال:
The canalization plan aims to prevent flooding.
معنی فارسی کلمه canalization
:
کانالیزه کردن به عمل ایجاد کانالها برای مدیریت منابع آب اشاره دارد.