معنی فارسی canceleer

B1

کنسل کردن، عدم برگزاری یک رویداد یا فعالیت.

To cancel or call off an event or scheduled occurrence.

example
معنی(example):

شرکت تصمیم گرفت رونمایی از محصول را کنسل کند.

مثال:

The company decided to canceleer the product launch.

معنی(example):

به دلیل تداخل‌های جدولی، مجبور شدیم جلسه خود را کنسل کنیم.

مثال:

We had to canceleer our meeting due to scheduling conflicts.

معنی فارسی کلمه canceleer

: معنی canceleer به فارسی

کنسل کردن، عدم برگزاری یک رویداد یا فعالیت.