معنی فارسی cancerate

B1

سرطانی کردن به معنی وجود سرطان در بافت‌ها یا نمونه‌ها است.

To transform or determine the cancerous nature of tissue samples.

example
معنی(example):

پزشکان از روش‌های مختلف برای سرطانی کردن نمونه‌های بافت استفاده می‌کنند.

مثال:

Doctors use various methods to cancerate tissue samples.

معنی(example):

سرطانی کردن نمونه‌ها برای تشخیص دقیق مهم است.

مثال:

It's important to cancerate the samples for accurate diagnosis.

معنی فارسی کلمه cancerate

: معنی cancerate به فارسی

سرطانی کردن به معنی وجود سرطان در بافت‌ها یا نمونه‌ها است.