معنی فارسی cancerism

B2

بیماری که مشخصه آن وجود سلول‌های سرطانی در بدن است.

The condition of having cancer; the presence of cancer cells in the body.

example
معنی(example):

سرطان‌گرایی به بیماری خود سرطان اشاره دارد.

مثال:

Cancerism refers to the illness of cancer itself.

معنی(example):

درک سرطان‌گرایی برای درمان موثر اهمیت دارد.

مثال:

Understanding cancerism is crucial for effective treatment.

معنی فارسی کلمه cancerism

: معنی cancerism به فارسی

بیماری که مشخصه آن وجود سلول‌های سرطانی در بدن است.