معنی فارسی cancerously

B1

به شیوه‌ای که به سرطان مرتبط است.

In a manner relating to cancer.

example
معنی(example):

تومور در یک بازه زمانی کوتاه به صورت سرطانی رشد کرد.

مثال:

The tumor grew cancerously over a short period.

معنی(example):

در برخی موارد، سلول‌ها می‌توانند به شکلی سرطانی رفتار کنند علی‌رغم کنترل شدن.

مثال:

In some cases, cells can behave cancerously despite being under control.

معنی فارسی کلمه cancerously

: معنی cancerously به فارسی

به شیوه‌ای که به سرطان مرتبط است.