معنی فارسی candidated

B1

نامزد شده یا انتخاب شده؛ معمولاً در زمینه‌های سیاسی یا شغلی.

Nominated or selected; typically in the context of political or job positions.

example
معنی(example):

او برای موقعیت در انتخابات آینده نامزد شد.

مثال:

He candidated for the position in the upcoming election.

معنی(example):

او برای چندین نقش در نمایش نامزد شده بود.

مثال:

She had candidated for several roles in the play.

معنی فارسی کلمه candidated

: معنی candidated به فارسی

نامزد شده یا انتخاب شده؛ معمولاً در زمینه‌های سیاسی یا شغلی.