معنی فارسی canescence
B2کَنِسِنس، فرآیند یا مرحلهای که در آن چیزی به رنگ سفید تبدیل میشود.
The condition or process of becoming white or pale.
- NOUN
example
معنی(example):
کَنِسِنس اصطلاحی است که برای توصیف فرآیند سفید شدن استفاده میشود.
مثال:
Canescence is a term used to describe the process of becoming white.
معنی(example):
کَنِسِنس مواد آنها را برای پروژه مناسب ساخت.
مثال:
The canescence of the materials made them suitable for the project.
معنی فارسی کلمه canescence
:
کَنِسِنس، فرآیند یا مرحلهای که در آن چیزی به رنگ سفید تبدیل میشود.