معنی فارسی caneton
A1جوجهاردک، جوجهای از اردک که معمولاً تازهمتولد شده است.
A young duck, typically a duckling.
- NOUN
example
معنی(example):
کانتُن به آرامی در برکه شنا میکرد.
مثال:
The caneton swam gracefully in the pond.
معنی(example):
ما یک کانتُن را دیدیم که دنبالهرو مادرش بود.
مثال:
We spotted a caneton following its mother.
معنی فارسی کلمه caneton
:
جوجهاردک، جوجهای از اردک که معمولاً تازهمتولد شده است.