معنی فارسی cannalling

B1

کانال‌سازی، عمل ایجاد کانال برای هدایت مایعات.

The act of creating channels for directing liquids.

example
معنی(example):

کانالیزه کردن رودخانه به کنترل سیلاب کمک کرد.

مثال:

Cannalling the river helped to control flooding.

معنی(example):

آنها در حال کانالیزه کردن سیستم تخلیه برای افزایش ظرفیت هستند.

مثال:

They are cannalling the drainage system to enhance capacity.

معنی فارسی کلمه cannalling

: معنی cannalling به فارسی

کانال‌سازی، عمل ایجاد کانال برای هدایت مایعات.