معنی فارسی cannellone
B1یک نوع پاستا بزرگ و لولهای که معمولاً با مواد مختلف پُر میشود و در سس قرار میگیرد.
A type of large tubular pasta often filled with various ingredients and covered in sauce.
- NOUN
example
معنی(example):
من یک کَنِلُونِ خوشمزه پر از پنیر درست کردم.
مثال:
I made delicious cannellone stuffed with cheese.
معنی(example):
این رستوران در غذاهای ایتالیایی تخصص دارد، بهویژه کَنِلُون.
مثال:
The restaurant specializes in Italian dishes, especially cannellone.
معنی فارسی کلمه cannellone
:
یک نوع پاستا بزرگ و لولهای که معمولاً با مواد مختلف پُر میشود و در سس قرار میگیرد.