معنی فارسی cannon bone
B1استخوان کانونی، استخوانی بلند در پاهای برخی از پستانداران بهویژه در اسبها که نقش مهمی در حرکات آنها دارد.
A bone in the leg of certain mammals, especially horses, that helps in movement.
- noun
noun
معنی(noun):
A bone resulting from the fusion of metacarpals or metatarsals in some artiodactyls.
معنی(noun):
The metacarpal of a horse.
معنی(noun):
The metatarsal of a horse.
example
معنی(example):
اسبها دارای استخوان کانونی هستند که برای حرکت آنها مهم است.
مثال:
Horses have a cannon bone that is important for their movement.
معنی(example):
شکستگی استخوان کانونی میتواند به لنگش شدید در حیوانات منجر شود.
مثال:
The fracture of the cannon bone can lead to severe lameness in animals.
معنی فارسی کلمه cannon bone
:
استخوان کانونی، استخوانی بلند در پاهای برخی از پستانداران بهویژه در اسبها که نقش مهمی در حرکات آنها دارد.