معنی فارسی cannonaded

B1

بمباران شدن به وسیله توپ، به معنای مورد حمله قرار گرفتن با آتش توپ‌ها.

To have been subjected to cannon fire.

verb
معنی(verb):

To discharge artillery fire upon.

example
معنی(example):

قلعه به‌طور مداوم به مدت چند ساعت بمباران شد.

مثال:

The castle was cannonaded relentlessly for hours.

معنی(example):

دشمن در طول شب به مواضع ما بمباران کرد.

مثال:

The enemy cannonaded our positions throughout the night.

معنی فارسی کلمه cannonaded

: معنی cannonaded به فارسی

بمباران شدن به وسیله توپ، به معنای مورد حمله قرار گرفتن با آتش توپ‌ها.