معنی فارسی cannot-help-but
B1نمیتوانم جز این کار را انجام دهم، به معنای عدم توانایی در کنترل احساسات یا اعمال خود در یک موقعیت خاص.
To be unable to avoid doing something, often because of strong emotions or impulses.
- IDIOM
example
معنی(example):
وقتی یک تولهسگ میبینم، نمیتوانم جز لبخند زدن کار دیگری بکنم.
مثال:
I cannot help but smile when I see a puppy.
معنی(example):
او نمیتواند جز هیجانزده شدن در مورد کنسرت کار دیگری بکند.
مثال:
She cannot help but feel excited about the concert.
معنی فارسی کلمه cannot-help-but
:
نمیتوانم جز این کار را انجام دهم، به معنای عدم توانایی در کنترل احساسات یا اعمال خود در یک موقعیت خاص.