معنی فارسی cannulated
B1دچار کانول شده، به وضعیتی اشاره دارد که یک کانولا یا لوله در یک سیستم خاص وارد شده است.
Having a cannula inserted for access to a cavity or vessel.
- verb
verb
معنی(verb):
To use a cannula; to insert a tube, particularly into a vein
example
معنی(example):
پژوهشگر از مدل دچار کانول شده برای آزمایش استفاده کرد.
مثال:
The researcher used a cannulated model for the experiment.
معنی(example):
این دستگاه دچار کانول شده است تا امکان اندازهگیری فراهم شود.
مثال:
This device is cannulated to allow for measurements.
معنی فارسی کلمه cannulated
:
دچار کانول شده، به وضعیتی اشاره دارد که یک کانولا یا لوله در یک سیستم خاص وارد شده است.