معنی فارسی cant-3

نمی‌توانم، قادر نیستم

example
معنی(example):

من نمی‌توانم کلیدهایم را پیدا کنم.

مثال:

I can't find my keys.

معنی(example):

او نمی‌تواند به مهمانی بیاید.

مثال:

She can't come to the party.

معنی فارسی کلمه cant-3

:

نمی‌توانم، قادر نیستم