معنی فارسی cant.

B2

زبان یا اصطلاحاتی خاص که گروهی خاص از افراد استفاده می‌کنند و ممکن است برای دیگران قابل درک نباشد.

A private language or jargon used by a particular group, often difficult for outsiders to understand.

example
معنی(example):

سخنرانی او پر از زبان خاص بود.

مثال:

His speech was filled with cant.

معنی(example):

زبان خاص سیاستمدار باعث شد که به سخنانش اعتماد نکنیم.

مثال:

The politician's cant made it hard to trust his words.

معنی فارسی کلمه cant.

: معنی cant. به فارسی

زبان یا اصطلاحاتی خاص که گروهی خاص از افراد استفاده می‌کنند و ممکن است برای دیگران قابل درک نباشد.