معنی فارسی cantabrize

B1

کنتابریزه کردن، تغییر دادن یا تنظیم کردن یک اثر هنری یا عملکرد برای جذب بیشتر مخاطب.

To adapt or enhance a work or performance to make it more appealing.

example
معنی(example):

بیایید پرزنتیشن خود را کنتابریز کنیم تا جذاب‌تر شود.

مثال:

Let’s cantabrize our presentation to make it more engaging.

معنی(example):

او پیشنهاد کرد که آهنگ را کنتابریز کنیم تا با تم رویداد مطابقت داشته باشد.

مثال:

She suggested we cantabrize the song to fit the event's theme.

معنی فارسی کلمه cantabrize

: معنی cantabrize به فارسی

کنتابریزه کردن، تغییر دادن یا تنظیم کردن یک اثر هنری یا عملکرد برای جذب بیشتر مخاطب.