معنی فارسی cantref
C1واحدی بزرگتر از کانتر که شامل چندین روستا میشود.
A historical administrative division, typically larger than a cantred.
- NOUN
example
معنی(example):
کانتر به خاطر تاریخ غنی خود شناخته شده بود.
مثال:
The cantref was known for its rich history.
معنی(example):
هر کانتر سنتهای منحصر به فرد خود را داشت.
مثال:
Each cantref had its own unique traditions.
معنی فارسی کلمه cantref
:
واحدی بزرگتر از کانتر که شامل چندین روستا میشود.