معنی فارسی canvaslike

B1

شبیه بوم، اشاره به جنسی که ویژگی‌های مشابه بوم نقاشی دارد.

Resembling canvas, often referring to materials that share similar characteristics.

example
معنی(example):

پارچه بافتی شبیه بوم داشت و مقاوم بود.

مثال:

The texture of the fabric was canvaslike and durable.

معنی(example):

آنها ماده‌ای شبیه بوم را برای چادرهای فضای باز ترجیح دادند.

مثال:

They preferred a canvaslike material for the outdoor tents.

معنی فارسی کلمه canvaslike

: معنی canvaslike به فارسی

شبیه بوم، اشاره به جنسی که ویژگی‌های مشابه بوم نقاشی دارد.