معنی فارسی canvassed
B2میوه، به معنی دور زدن یا بازدید از مکانها به منظور جمع آوری اطلاعات یا کسب حمایت است.
To solicit votes or opinions from people.
- VERB
example
معنی(example):
داوطلبان از محله بازدید کردند تا حمایت جمع آوری کنند.
مثال:
The volunteers canvassed the neighborhood to gather support.
معنی(example):
تیم نظرات بسیاری از اعضای جامعه را جمعآوری کرده است.
مثال:
The team has canvassed opinions from many community members.
معنی فارسی کلمه canvassed
:
میوه، به معنی دور زدن یا بازدید از مکانها به منظور جمع آوری اطلاعات یا کسب حمایت است.