معنی فارسی cap rock

B2

سنگ سختی که بالای یک لایه دیگر قرار دارد و معمولاً از ریزش مواد جلوگیری می‌کند.

A layer of rock that forms a barrier over another layer, often preventing fluid migration.

example
معنی(example):

سنگ سرپوش از فرار نفت جلوگیری کرد.

مثال:

The cap rock prevented the oil from escaping.

معنی(example):

مردم‌شناسان زمین شناسی برای درک ذخایر نفت سنگ سرپوش را مطالعه می‌کنند.

مثال:

Geologists study the cap rock to understand oil reserves.

معنی فارسی کلمه cap rock

: معنی cap rock به فارسی

سنگ سختی که بالای یک لایه دیگر قرار دارد و معمولاً از ریزش مواد جلوگیری می‌کند.