معنی فارسی cap-the-climax
B1اوج داستان یا فعالیت را به شیوهای خاص پیمان میدهد، که میتواند شامل پایان دادن به آن با یک لحظه بزرگ یا غیرمنتظره باشد.
To bring a narrative or performance to its peak moment, often concluding with a significant element.
- OTHER
example
معنی(example):
نویسنده تصمیم گرفت اوج داستان را با یک چرخش شگفتآور به پایان برساند.
مثال:
The author decided to cap the climax of the story with a surprising twist.
معنی(example):
آنها میخواستند اوج اجرای خود را با یک پایانی درخشان به پایان برسانند.
مثال:
They wanted to cap the climax of their performance with a brilliant finale.
معنی فارسی کلمه cap-the-climax
:
اوج داستان یا فعالیت را به شیوهای خاص پیمان میدهد، که میتواند شامل پایان دادن به آن با یک لحظه بزرگ یا غیرمنتظره باشد.