معنی فارسی caparisoned
B2تزیین شده یا پوشیده شده با زین و زینت‌های خاص، به ویژه در مورد اسب‌ها.
Adorned with rich decorative coverings, especially for horses.
- verb
- adjective
verb
معنی(verb):
To dress up a horse or elephant with ornamental coverings.
adjective
معنی(adjective):
(of a horse or elephant) Having a richly ornamented harness.
معنی(adjective):
Dressed in richly ornamented finery.
example
معنی(example):
اسب تزیین شده با افتخار در ورودی ایستاده بود.
مثال:
The caparisoned horse stood proudly at the entrance.
معنی(example):
حیوانات تزیین شده در طول جشنواره به نمایش گذاشته شدند.
مثال:
Caparisoned animals were paraded during the festival.
معنی فارسی کلمه caparisoned
:
تزیین شده یا پوشیده شده با زین و زینت‌های خاص، به ویژه در مورد اسب‌ها.
