معنی فارسی capfuls
B1مقادیر متعدد مایعات که در کلاهکها جا میگیرد.
Plural form of capful, referring to multiple measurements in caps.
- NOUN
example
معنی(example):
این دستورالعمل سه کلاهک شکر نیاز دارد.
مثال:
The recipe calls for three capfuls of sugar.
معنی(example):
او سه کلاهک از محلول را اندازهگیری کرد.
مثال:
She measured three capfuls of the solution.
معنی فارسی کلمه capfuls
:
مقادیر متعدد مایعات که در کلاهکها جا میگیرد.