معنی فارسی capital ratio

B2

نسبت سرمایه به دارایی‌ها که نشان‌دهنده سلامت مالی یک سازمان مالی است.

The ratio of a bank's capital to its risk-weighted assets.

example
معنی(example):

نسبت سرمایه، سرمایه یک بانک را نسبت به ریسک‌های آن اندازه‌گیری می‌کند.

مثال:

The capital ratio measures a bank's capital in relation to its risks.

معنی(example):

نسبت سرمایه بالاتر نشان‌دهنده موقعیت مالی قوی‌تر است.

مثال:

A higher capital ratio indicates a stronger financial position.

معنی فارسی کلمه capital ratio

: معنی capital ratio به فارسی

نسبت سرمایه به دارایی‌ها که نشان‌دهنده سلامت مالی یک سازمان مالی است.