معنی فارسی capital town

B1

شهر پایتخت، معمولا به شهری اطلاق می‌شود که در آن نهادهای دولتی یک ایالت یا کشور قرار دارد.

The primary town where the government of a region is located.

example
معنی(example):

شهر پایتخت ایالت زیبا است.

مثال:

The capital town of the state is beautiful.

معنی(example):

در برخی کشورها، شهر پایتخت کوچک است.

مثال:

In some countries, the capital town is small.

معنی فارسی کلمه capital town

: معنی capital town به فارسی

شهر پایتخت، معمولا به شهری اطلاق می‌شود که در آن نهادهای دولتی یک ایالت یا کشور قرار دارد.