معنی فارسی capitelliform
B2حالتی که به شکل کپیتلا است، به ویژه در طراحی و معماری.
Shaped like a capitellum, often used in artistic and architectural contexts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طراحی کپیتلافرم فواره، آن را به نقطه کانونی در باغ تبدیل کرده بود.
مثال:
The capitelliform design of the fountain made it a focal point in the garden.
معنی(example):
هنرمندان اغلب از اشکال کپیتلافرم در طبیعت الهام میگیرند.
مثال:
Artists often draw inspiration from capitelliform shapes in nature.
معنی فارسی کلمه capitelliform
:
حالتی که به شکل کپیتلا است، به ویژه در طراحی و معماری.