معنی فارسی capitularly
B1به معنای انجام امور به صورت منظم و طبق قواعد خاص، به ویژه در زمینه تصمیمگیری و مدیریت.
In a manner that follows established rules or guidelines, often related to governance.
- ADVERB
example
معنی(example):
تصمیمات بهطور کاپیتولاری گرفته شد تا اطمینان از عدالت باشد.
مثال:
The decisions were made capitularly to ensure fairness.
معنی(example):
آنها بهطور کاپیتولاری به وضعیت نزدیک شدند و صدای همه شنیده شد.
مثال:
They approached the situation capitularly, with all voices heard.
معنی فارسی کلمه capitularly
:
به معنای انجام امور به صورت منظم و طبق قواعد خاص، به ویژه در زمینه تصمیمگیری و مدیریت.