معنی فارسی capons
B1کاپون، خروس نر که بهمنظور بهبود کیفیت گوشتش عقیم شده است و معمولاً در غذاها استفاده میشود.
A rooster that has been castrated, often raised for its meat.
- noun
noun
معنی(noun):
A cockerel which has been gelded and fattened for the table.
example
معنی(example):
کاپون یک خروس کشتار شده است که معمولاً برای غذا پرورش داده میشود.
مثال:
Capon is a castrated rooster that is often raised for food.
معنی(example):
ما در دوران جشنها کاپون خوردیم.
مثال:
We had capons for dinner during the festive season.
معنی فارسی کلمه capons
:
کاپون، خروس نر که بهمنظور بهبود کیفیت گوشتش عقیم شده است و معمولاً در غذاها استفاده میشود.