معنی فارسی capreolary
B2کاپریولاری، صفتی که بیانگر ویژگیهایی است که به طور خاص به گیاهانی اشاره دارد که دارای پیچکهای متناسب برای چسبیدن به اشیاء هستند.
Describing a plant with tendrils that help it cling to supports.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این انگور به عنوان کاپریولاری توصیف میشود وقتی که پیچک دارد.
مثال:
The vine is described as capreolary when it has tendrils.
معنی(example):
گیاهانی با ویژگیهای کاپریولاری میتوانند به ساختارها برای پشتیبانی بچسبند.
مثال:
Plants with capreolary features can cling to structures for support.
معنی فارسی کلمه capreolary
:
کاپریولاری، صفتی که بیانگر ویژگیهایی است که به طور خاص به گیاهانی اشاره دارد که دارای پیچکهای متناسب برای چسبیدن به اشیاء هستند.