معنی فارسی carabinier

B2

کارابینی، لقب نیروهای نظامی یا پلیس در برخی کشورها که به وظایف حفاظتی و انتظامی مشغولند.

Carabinier, a title used for military or police forces in certain nations, focusing on security and law enforcement duties.

noun
معنی(noun):

A cavalry soldier

example
معنی(example):

کارابینی در درب ورودی پاسبانی می‌کرد.

مثال:

The carabinier stood guard at the entrance.

معنی(example):

من یک کارابینی را در حال هدایت ترافیک در خیابان شلوغ دیدم.

مثال:

I saw a carabinier directing traffic in the busy street.

معنی فارسی کلمه carabinier

: معنی carabinier به فارسی

کارابینی، لقب نیروهای نظامی یا پلیس در برخی کشورها که به وظایف حفاظتی و انتظامی مشغولند.