معنی فارسی carack
B1کاراک به معنی شکستن یا ترکیدن در اثر فشار یا تنش است.
To crack or break under pressure or tension.
- VERB
example
معنی(example):
کشتی تحت فشار امواج شروع به کاراک کرد.
مثال:
The ship began to carack under the pressure of the waves.
معنی(example):
یک صدای کوچک باعث شد که در کمی کاراک شود.
مثال:
A small noise caused the door to carack open slightly.
معنی فارسی کلمه carack
:
کاراک به معنی شکستن یا ترکیدن در اثر فشار یا تنش است.