معنی فارسی caramelization

B2

فرایند تبدیل شکر به کارامل که طعم را تغییر می‌دهد.

The process of turning sugar into caramel, changing its flavor.

example
معنی(example):

کاراملیزاسیون پیازها به سوپ عمق بیشتری افزود.

مثال:

The caramelization of the onions added depth to the soup.

معنی(example):

کاراملیزاسیون برای بسیاری از غذاهای شیرین کلیدی است.

مثال:

Caramelization is key for many sweet dishes.

معنی فارسی کلمه caramelization

: معنی caramelization به فارسی

فرایند تبدیل شکر به کارامل که طعم را تغییر می‌دهد.