معنی فارسی carapo

B1

کاراپو، نوعی ماهی که در برخی نواحی مورد صید و فروش قرار می‌گیرد.

A type of fish that is popular among local fisheries.

example
معنی(example):

کاراپو معمولاً توسط ماهیگیران محلی گرفته می‌شود.

مثال:

The carapo is often caught by local fishermen.

معنی(example):

در بازار، تعدادی کاراپو تازه برای فروش پیدا کردیم.

مثال:

In the market, we found some fresh carapo on sale.

معنی فارسی کلمه carapo

: معنی carapo به فارسی

کاراپو، نوعی ماهی که در برخی نواحی مورد صید و فروش قرار می‌گیرد.