معنی فارسی carbonator

B1

کربوناتور، دستگاهی که برای تولید نوشیدنی‌های گازدار از آن استفاده می‌شود.

A machine used to produce carbonated water or beverages.

example
معنی(example):

یک کربوناتور دستگاهی است که گازدار کردن به نوشیدنی‌ها اضافه می‌کند.

مثال:

A carbonator is a device that adds carbonation to beverages.

معنی(example):

استفاده از کربوناتور در خانه می‌تواند در هزینه‌های سودا خریداری شده صرفه‌جویی کند.

مثال:

Using a carbonator at home can save money on store-bought soda.

معنی فارسی کلمه carbonator

: معنی carbonator به فارسی

کربوناتور، دستگاهی که برای تولید نوشیدنی‌های گازدار از آن استفاده می‌شود.