معنی فارسی carburetor
B2 /ˈkɑːɹb(j)əˌɹeɪtɚ/کاربوراتور، دستگاهی است که مخلوطی از سوخت و هوا را برای موتور فراهم می‌کند.
A device that mixes fuel with air to provide a combustible mixture for an internal combustion engine.
- noun
noun
معنی(noun):
A device in an internal combustion engine where fuel is vaporized and mixed with air prior to ignition.
معنی(noun):
A water pipe or bong; a device or contrivance for mixing air with burning cannabis or cocaine.
example
معنی(example):
کاربوراتور باید به طور منظم تمیز شود تا عملکرد بهینه داشته باشد.
مثال:
The carburetor needs to be cleaned regularly for optimal performance.
معنی(example):
او کاربوراتور معیوب را با یک کاربوراتور جدید تعویض کرد.
مثال:
He replaced the faulty carburetor with a new one.
معنی فارسی کلمه carburetor
:
کاربوراتور، دستگاهی است که مخلوطی از سوخت و هوا را برای موتور فراهم می‌کند.
